جدول جو
جدول جو

معنی خاک جفت - جستجوی لغت در جدول جو

خاک جفت(جُ)
قرین خاک. مدفون. درگور شده
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پاک جفت
تصویر پاک جفت
شوهر یا زنی که به همسر خود خیانت نکند، جفت پاک، همسر عفیف
فرهنگ فارسی عمید
(خُ)
خاکپوش و هر چیزی که در خاک بخوابانند چون گوشت بعضی از حیوانات که بوی ناخوش داشته باشد مثل ماهی و مانند آن. (از آنندراج) :
بفرمود تا مطبخی در نهفت
نهد لفچه و آن را کند خاک خفت.
نظامی (ازآنندراج)
لغت نامه دهخدا
(جُ)
جفت پارسا. جفت عفیف. جفت پاک. که به شوی یا زن خویش خیانت نورزد
لغت نامه دهخدا
(کِ شِ)
کنایه از خاک کربلای معلّی میباشد. (آنندراج) :
میکنم دعوی سلیمانی
در کفم سبحه ای ز خاک شفاست.
خان آرزو (از آنندراج).
دوای کلفت دل سایۀ عمارت اوست
گلش سرشت ز خاک شفا مگر استاد.
شفیع اثر (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از پاک جفت
تصویر پاک جفت
آنکه بشوی یا زن خویش خیانت نورزد جفت پاک جفت پارسا همسر عفیف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ساز جفت
تصویر ساز جفت
جفت ساز، ارغنون
فرهنگ لغت هوشیار
آبیاری زمین
فرهنگ گویش مازندرانی
یوغی که برای شخم زدن برگردن گاو نر قرار گیرد
فرهنگ گویش مازندرانی